Saturday, March 18, 2006

_برو گم شو به بابام می گمت ها اصلا دیگه این دختر ها رو بازی نمی دیم
:نه خیرم تو رو بازی نمی دیم دیگه؛ که بابات آشغالیه
_آشغالی خودتی .......بابای من !...بابای من ....
:من توپم رو می خوام می رم آقا جونم رو می آرم ها
_آقا جونت هم رفته مسجد علی
:نه خیرم می رم صداش می کنم
_نمی آد !دختر ها رو تو مردونه راه نمی دن
:چرا می دن !خودم خانم درازه رو دیدم که رفت تو
-آخه ازش می ترسن اگه نمی ترسین یکی بره توپ این زر زرو رو بیاره .....
:نه خیرم آقا جون من از هیچی نمی ترسه شما ها ترسو ین من توپم رو می خوام
_می خواستن حجله بذارن برا پسرش که گذاشتن بره تو
: مثل پسر آقا رضا که صدام کشتش براش حجله گذاشتن
_احمق حجله مال داماد ها است تو مسجد که نمی ذارنش ....