Sunday, February 26, 2006

هر روز سر می برند




چند وقت پیش که داغ بود بازار این عزاداری ها و سخنرانی ها و سخندانی ها یک نفر حرفی زد "ما سالی چند بار امام حسین را در قتلگاه شهید کنیم تا همه به خودشان بیایند ؟" بالای منبر این حرف را زد گر چه تاویل ها و تفسیر هایش با دل من سازگار نیست اما این یکی به دلم نشست .گر چه راوی بعدش جمعیت را به روضه قتلگاه مستفیذ کرد .
قبل تر ها که که بچه تر بودیم و دلمان به دنبال احساسات نوستالژیک هیچ وقت نداشته ی مان بر در و دیوار آثار باقی از جنگ می گشت .در میان آثار منتسب به آقای آوینی عبارتی می دیدم :
قدما گفته اند که شرف المکان بالمکین ….

به دوستی می گفتم شان حرم به شان امام است و شان امام به دین نگاه کن هر روز دین را سر می برند که نمی دانم اگر آدم بخواهد لینک بگذارد چند صفحه می شود و هیچ کدام عزای عمومی نیست .
من نوشتم نمی آید ادیب نیستم و معمولا آن قدر بد موضوعات را بیان می کنم که دوستانم نمی فهمند آن چه در ذهن دارم چیست . می ترسم از نوشتن چیزی به این تیزی همان طور که امروز هر چه خواستم توضیح بدهم به این که معنای عزای عمومی را نمی فهمم یعنی چه
اما دیدی هشتاد هزار نفر را کشتند می گویند که شصت در صد مردم عراق شیعه اند هشتاد هزار نفر به طور پراکنده نمونه ی خوبی از مردم عراق است به حساب سر انگشتی من می کند چهل و هشت هزار نفر شیعه .شیعه ی همان امام هایی که ما به انفجار قبه ی بارگاهشان رگ هایمان تک تک بیرون زد.بچه ها به من می گویند که تو مکه نرفته ای که غربت بقیع را ببینی و گر نه می فهمیدی چرا داغ است

داشتم به عکس حرمین بعد از تخریب نگاه می کردم احساس کردم که اگر می خواهند مسجدی را حرمی را بیتی را ویران کنند از مرکز گنبدش استفاده می شود .گنبد را که همه دیده اند آن پایین چهار ضلعی است بعد اش بسته به این کی و کجا ساخته شده باشد بالا می رود اگر مثل مسجد لطف الله باشد از آن پایین می شود هشت تا و خط های موازی آن بالا قوس می خورند که آن قدر به گرد نزدیک شوند که بشود همه را زیر یک دایره جمع کرد . من که نمی دانم آن دو بارگاه عراق چه طور گنبد هایشان بالا رفته بوده اما به آن عکس که نگاه می کنم پایه ی دیواره های گنبد باقی مانده است در میان تلی از خاک و بر روی تل خاکی دیگر.