Thursday, January 13, 2005

ghooye zibaa

یه روزی از این آهنگ خوشم اومد


شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد * فریبنده زاد و فریبا بمیرد
شب مرگ تنها نشیند به موجی * رود گوشه ای، دور و تنها بمیرد
در آن گوشه چندان غزل خواند آنشب * که خود در میان غزلها بمیرد
گروهی بر آنند کاین مرغ شیدا *کجا عاشقی کرد، آنجا بمیرد
شب مرگ از بیم آنجا شتابد *کز مرگ غافل شود صبح بمیرد
من این نکته گیرم که باور نکردم *ندیدم که قوئی به صحرا بمیر
چو روزی ز آغوش دریا بر آمد * شبی هم در آغوش دریا بمیرد