Friday, December 01, 2006

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد


من از این بیشتر از هر چیزی یاد کنکور می افتم و کتاب های اندیشه سازان شاید بتوانم بگویم که به حق همه ی کتاب هایش را به خاطر مقدمه هایش می خریدم
اما این معنی اش این نیست که این جا تعطیله فقط معنی اش از دست دادن یک دوست دوران دانشگاه و یک دوست دوران بچگی در این دو هفته است.
عفت را که بچه های دانشگاه می دانند و امیر رضا (دوستان غیرتی نشوند همسرم کنارم نشسته)
سال آخر دکتری دامپزشکی مشهد که هر دو نفرشان از قضای حادثه به علت بی مبالاتی مهندسی تاسیسا ت ساختمان بر اثر گازگرفتگی در خواب فوت شدند.
چیز دیگری ندارم که بگویم یعنی داشتم اما در حال حاضر نه زمانش را دارم و نه حالش را باشد برای وقتی که هر دویش بود
دعا کنید